چرا گاهی رابطه به دلایل اشتباه ادامه مییابد؟ 19 نکته کلیدی
رابطهها میتوانند پیچیده باشند. گاهی اوقات ما در رابطهای میمانیم که میدانیم برایمان مناسب نیست، اما به دلایل مختلف، رها کردن آن دشوار است. این دلایل همیشه منطقی نیستند و اغلب ریشه در ترس، امید، یا عادت دارند. در این مقاله، به 19 دلیل رایج میپردازیم که چرا یک رابطه ممکن است به دلایل اشتباه ادامه یابد.
- ✔️
ترس از تنهایی:
هیچکس دوست ندارد تنها بماند، و این ترس میتواند قویترین دلیل برای ماندن در یک رابطه نامناسب باشد. - ✔️
فشار اجتماعی:
گاهی اوقات فشارهای بیرونی از طرف خانواده، دوستان یا جامعه، باعث میشود که رابطه را ادامه دهیم حتی اگر خوشحال نباشیم. - ✔️
سرمایهگذاری عاطفی:
هرچه زمان و انرژی بیشتری در رابطه صرف کرده باشید، رها کردن آن سختتر میشود. - ✔️
امید به تغییر:
این امید که طرف مقابل تغییر کند و رابطه بهتر شود، میتواند شما را برای مدت طولانی در رابطه نگه دارد. - ✔️
وابستگی مالی:
وابستگی مالی به شریک زندگی میتواند ترک رابطه را بسیار دشوار کند، مخصوصا برای زنانی که از نظر مالی مستقل نیستند. - ✔️
فرزندان:
وجود فرزندان اغلب یک عامل مهم در تصمیمگیری برای ماندن در یک رابطه نامناسب است. - ✔️
ترس از قضاوت:
ترس از اینکه دیگران در مورد شما قضاوت کنند یا به شما برچسب بزنند، میتواند باعث شود که در یک رابطه بمانید. - ✔️
عادت:
رابطه ممکن است به یک عادت تبدیل شده باشد و ترک آن احساس ناآشنایی و ناراحتی ایجاد کند. - ✔️
اعتماد به نفس پایین:
اگر اعتماد به نفس پایینی دارید، ممکن است فکر کنید که لیاقت بهتری ندارید و در رابطه نامناسب بمانید. - ✔️
احساس گناه:
احساس گناه نسبت به طرف مقابل یا خانواده او میتواند شما را از ترک رابطه باز دارد. - ✔️
عدم وجود جایگزین:
شاید فکر کنید که گزینه بهتری وجود ندارد و به همین دلیل در رابطه فعلی میمانید. - ✔️
ترس از آینده:
ترس از آنچه بعد از جدایی اتفاق میافتد میتواند باعث شود که در رابطه فعلی بمانید. - ✔️
تصمیمات سطحی :
فکر کردن به ظاهر رابطه بجای عمق آن. - ✔️
عدم حمایت عاطفی:
نداشتن حمایت عاطفی مناسب از دوستان و خانواده برای عبور از جدایی. - ✔️
کاملا مطلوب گرایی :
تصور یک تصویر کاملا مطلوب از رابطه که با واقعیت منطبق نیست. - ✔️
انکار مشکلات:
نادیده گرفتن و انکار مشکلات موجود در رابطه. - ✔️
بهانه تراشی برای رفتار های نامناسب:
توجیه رفتار های بد طرف مقابل و ساختن بهانه برای آنها. - ✔️
باور های غلط در مورد عشق :
داشتن باور های اشتباه و غیر واقعی در مورد عشق و رابطه. - ✔️
ترس از شروع مجدد :
ترس از شروع یک زندگی جدید و تلاش برای پیدا کردن یک شریک زندگی مناسب.

اگر در یک رابطه ناراضی هستید، به این فکر کنید که آیا دلایل درستی برای ماندن دارید. آیا این دلایل بر اساس عشق، احترام و شادی متقابل هستند، یا ریشه در ترس و اجبار دارند؟

چرا گاهی رابطه به دلایل اشتباه ادامه مییابد؟
ترس از تنهایی
یکی از رایجترین دلایل ادامه دادن یک رابطه ناسالم، ترس از تنهایی است. این ترس باعث میشود فرد به جای رها کردن رابطه و پذیرفتن تنهایی، به آن چنگ بزند، حتی اگر خوشحال نباشد. این ترس میتواند از عدم اعتماد به نفس، تجربه های بد قبلی و یا دیدگاه منفی نسبت به مجرد بودن ناشی شود. افراد با این ترس ممکن است فکر کنند که هرگز کسی را بهتر از شریک فعلی خود پیدا نخواهند کرد. آنها ممکن است از قضاوت دیگران در مورد مجرد بودن بترسند. تنهایی فرصتی است برای خودشناسی و رشد فردی. در این زمان می توان به فعالیت های مورد علاقه پرداخت و با دوستان و خانواده وقت گذراند.
فشار اجتماعی و خانوادگی
فشار از جانب خانواده، دوستان یا جامعه میتواند دلیلی برای ادامه دادن یک رابطه باشد، حتی اگر فرد در آن خوشحال نباشد. مثلاً، ترس از طلاق و قضاوت اطرافیان میتواند مانع جدا شدن شود. خانواده ممکن است از فرد بخواهند برای حفظ آبرو یا به خاطر فرزندان در رابطه بماند. جامعه ممکن است طلاق را به عنوان یک شکست تلقی کند و فرد را تحت فشار قرار دهد. این فشارها میتوانند فرد را از تصمیم گیری درست باز دارند. نباید تحت تاثیر نظرات دیگران زندگی کنید. با خانواده و دوستان خود در مورد احساسات خود صحبت کنید و سعی کنید آنها را درک کنید.
وابستگی مالی
وابستگی مالی به شریک زندگی میتواند یکی دیگر از دلایل ادامه دادن یک رابطه باشد. این وابستگی مخصوصا برای خانمها یا افرادی که از نظر مالی ضعیفتر هستند، بیشتر دیده میشود. فرد ممکن است توانایی مالی برای زندگی مستقل را نداشته باشد. ممکن است ترس از دست دادن خانه، ماشین و سایر امکانات رفاهی داشته باشد. این وابستگی میتواند فرد را در یک رابطه سوء استفاده آمیز گرفتار کند. سعی کنید استقلال مالی خود را تقویت کنید. در صورت نیاز از کمک مالی خانواده و دوستان استفاده کنید. به دنبال شغل و منبع درآمد باشید.
فرزندان
بسیاری از افراد به خاطر فرزندان در یک رابطه ناراحت کننده باقی میمانند. آنها فکر میکنند که جدا شدن از هم، آسیب بیشتری به فرزندانشان میزند. آنها ممکن است تصور کنند که داشتن پدر و مادر در کنار هم، بهترین گزینه برای فرزندان است. اما باید توجه داشت که زندگی در یک محیط پر از تنش و دعوا میتواند آسیب جدیتری به فرزندان وارد کند. در صورت جدایی، سعی کنید رابطه دوستانه و محترمانه ای با شریک سابق خود داشته باشید. به فرزندان خود اطمینان دهید که هر دو شما آنها را دوست دارید. از مشاور کودک کمک بگیرید.
امید به تغییر
گاهی اوقات فرد به این امید که شریک زندگیاش تغییر خواهد کرد، به رابطه ادامه میدهد. این امید میتواند ناشی از وعدههای توخالی یا تغییرات موقتی باشد. فرد ممکن است فکر کند که با گذشت زمان یا با تلاش بیشتر، میتواند شریک خود را تغییر دهد. اما باید توجه داشت که تغییر واقعی، نیازمند تمایل و تلاش خود فرد است. به وعده های توخالی دل نبندید. تغییر واقعی را در عمل ببینید. اگر نشانه ای از تغییر مشاهده نکردید، بهتر است به فکر جدایی باشید. تمرکز خود را بر روی خود و خوشحالی خود بگذارید.
سرمایهگذاری عاطفی و زمانی
بعد از صرف زمان و انرژی زیاد در یک رابطه، جدا شدن میتواند دشوار باشد. فرد احساس میکند که تمام تلاشهایش هدر رفته است. فرد ممکن است احساس کند که تمام زمانی که صرف این رابطه کرده است، بیهوده بوده است. این احساس باعث میشود فرد به جای رها کردن رابطه، به آن چنگ بزند. به جای فکر کردن به گذشته، به آینده خود فکر کنید. از اشتباهات خود درس بگیرید. به دنبال رابطه ای سالم و شاد باشید.
عادت
گاهی اوقات، ادامه دادن یک رابطه صرفاً به دلیل عادت است. فرد به حضور شریک زندگیاش عادت کرده و از تغییر میترسد. زندگی با شریک زندگی به یک روتین تبدیل شده است. فرد از شروع یک زندگی جدید و ناشناخته می ترسد. این عادت میتواند باعث شود فرد در یک رابطه ناراحت کننده گیر کند. از تغییر نترسید. زندگی جدید میتواند فرصت های جدیدی را برای شما به ارمغان بیاورد. به خودتان اجازه دهید از منطقه امن خود خارج شوید.
ترس از شروع دوباره
شروع یک رابطه جدید میتواند ترسناک باشد، مخصوصا بعد از یک تجربه ناموفق. فرد ممکن است از آسیب دیدن دوباره بترسد. فرد ممکن است از پیدا کردن یک شریک جدید ناامید باشد. این ترس میتواند باعث شود فرد در رابطه ای که در آن خوشحال نیست، باقی بماند. به خودتان فرصت دهید تا دوباره عاشق شوید. از اشتباهات گذشته خود درس بگیرید. به دنبال رابطه ای سالم و بر پایه اعتماد باشید. هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست.
عدم اعتماد به نفس
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است فکر کنند که لایق یک رابطه بهتر نیستند و به همین دلیل در یک رابطه نامناسب باقی میمانند. آنها ممکن است خود را به اندازه کافی خوب ندانند. ممکن است فکر کنند که هیچ کس دیگری آنها را دوست نخواهد داشت. این عدم اعتماد به نفس میتواند آنها را در یک رابطه سوء استفاده آمیز گرفتار کند. اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. به ارزش خود پی ببرید. به خودتان عشق بورزید.
ناامیدی از یافتن شریک بهتر
بعضی افراد فکر میکنند که دیگر شانس یافتن یک شریک بهتر را ندارند و به همین دلیل به رابطه فعلی خود چنگ میزنند، حتی اگر راضی نباشند. آنها ممکن است فکر کنند که تمام افراد خوب ازدواج کرده اند.
ممکن است از جستجوی یک شریک جدید خسته شده باشند. ناامید نشوید. همیشه فرصت برای یافتن عشق وجود دارد. به دنبال علایق و فعالیت هایی باشید که از آنها لذت می برید. در این صورت، احتمال ملاقات با افراد هم فکر و مناسب بیشتر می شود.
تغییر تعریف عشق
گاهی افراد به مرور زمان تعریفشان از عشق تغییر می کند و بجای شادی و رضایت، بقای رابطه را اصل می دانند. آنها فکر میکنند با گذشت زمان و سختی ها، عشق واقعی همین است. ممکن است احساس کنند گذشت و فداکاری به هر قیمتی نشانه عشق است. در تعریف خود از عشق تجدید نظر کنید. عشق واقعی باید باعث شادی و رشد شما شود. از خود بپرسید که آیا این رابطه به شما احساس ارزشمندی می دهد یا خیر. اگر پاسخ منفی است، باید به فکر تغییر باشید.
پنهان کردن واقعیت از دیگران
بعضی افراد بخاطر حفظ ظاهر و پنهان کردن مشکلات رابطه از خانواده و دوستان، به آن ادامه میدهند. آنها نمیخواهند دیگران از نارضایتی آنها باخبر شوند. این پنهان کاری باعث میشود نتوانند از حمایت و کمک اطرافیان استفاده کنند. با افراد مورد اعتماد خود در مورد مشکلات رابطه تان صحبت کنید. دریافت حمایت عاطفی میتواند به شما در تصمیم گیری درست کمک کند. نیازی نیست همیشه همه چیز عالی به نظر برسد. صداقت با خود و دیگران، قدم اول برای حل مشکلات است.
عدم وجود جایگزین بهتر در شرایط فعلی
گاهی افراد به این دلیل که در شرایط فعلی هیچ جایگزین بهتری برای زندگی ندارند، به رابطه ناسالم ادامه میدهند. این موضوع به ویژه در روابط دورافتاده و یا با محدودیت های اجتماعی بیشتر، نمود پیدا میکند. ممکن است گزینه های شغلی و یا مسکن مناسبی وجود نداشته باشد. به دنبال راهکارهایی برای بهبود شرایط زندگی خود باشید. از کمک متخصصان و مشاوران بهره بگیرید. هیچ وقت برای تغییر شرایط دیر نیست.
فقدان مهارت های ارتباطی
عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر و حل اختلافات، میتواند باعث ادامه یافتن یک رابطه مشکل دار شود. افراد ممکن است نتوانند احساسات و نیازهای خود را به درستی بیان کنند. این موضوع منجر به سوءتفاهم و افزایش تنش در رابطه میشود. مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنید. به دنبال روش های صحیح گفتگو و حل اختلاف باشید. در صورت نیاز از مشاور زوج درمانی کمک بگیرید. ارتباط موثر، کلید یک رابطه سالم است.
ترس از قضاوت خود
گاهی افراد به دلیل ترس از قضاوت خود در مورد انتخاب اشتباه، در رابطه می مانند. آنها نمی خواهند شکست را بپذیرند. آنها فکر می کنند که اگر رابطه را تمام کنند، اشتباه بزرگی مرتکب شده اند. پذیرفتن اشتباهات، بخشی از زندگی است. همه ما اشتباه می کنیم. به جای سرزنش خود، از اشتباهاتتان درس بگیرید. به خودتان فرصت دهید تا دوباره شروع کنید. هیچ کس کامل نیست.
بهرهبرداری عاطفی
در برخی روابط، یکی از طرفین از نظر عاطفی از دیگری سوء استفاده میکند. این سوء استفاده میتواند به شکل تحقیر، کنترل، یا بیتوجهی باشد. فرد سوء استفاده گر با ایجاد احساس گناه و یا ترس، قربانی را در رابطه نگه می دارد. قربانی ممکن است به دلیل کاهش اعتماد به نفس، توانایی خروج از رابطه را نداشته باشد. اگر در یک رابطه سوء استفاده آمیز هستید، فورا کمک بگیرید. با دوستان، خانواده و یا مشاور صحبت کنید. شما لایق یک رابطه سالم و محترمانه هستید. سوء استفاده هرگز قابل قبول نیست.
مسائل حل نشده گذشته
گاهی اوقات مسائل حل نشده از روابط قبلی، روی رابطه فعلی تاثیر می گذارند و باعث می شوند فرد به دلایل اشتباه در آن بماند. ترس از تکرار اشتباهات گذشته، یا تلاش برای جبران آنها در رابطه فعلی، میتواند منجر به تصمیم گیری های نادرست شود. مسائل حل نشده گذشته را حل کنید. با یک درمانگر صحبت کنید. به خودتان فرصت دهید تا التیام پیدا کنید. گذشته را رها کنید و به آینده نگاه کنید.
باورهای غلط درباره عشق
برخی افراد باورهای غلطی درباره عشق دارند که باعث می شود در یک رابطه نامناسب بمانند. مثلاً، باور به اینکه عشق یعنی تحمل هر شرایطی. عشق واقعی باعث رشد و شادی شما می شود، نه رنج و ناراحتی. باورهای غلط خود را شناسایی کنید. در مورد عشق و روابط سالم مطالعه کنید. با افراد متخصص مشورت کنید. به دنبال رابطه ای باشید که بر پایه احترام، اعتماد و تفاهم باشد. عشق باید شما را بهتر کند، نه بدتر.
احساس تعهد بیش از حد
برخی افراد به دلیل احساس تعهد بیش از حد به شریک زندگی خود، حتی اگر ناراضی باشند، در رابطه می مانند. آنها احساس می کنند که مسئول خوشحالی شریک خود هستند. تعهد مهم است، اما نه به قیمت از دست دادن خوشحالی و سلامتی خود. در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید برای خوشحالی همدیگر تلاش کنند. اگر احساس می کنید که تمام بار رابطه روی دوش شماست، بهتر است در مورد آن صحبت کنید. گاهی اوقات جدایی، بهترین راه حل است.







چند وقت پیش در رابطه ای بودم که بیشتر شبیه یک عادت روزمره شده بود تا زندگی مشترک. صبح ها بیدار شدن کنار همدیگر، شب ها تلویزیون دیدن، صحبت های تکراری. انگار نه انگار که روزی عاشق همین آدم بودم. خیلی طول کشید تا بفهمم دارم عمرم را هدر می دهم.
خیلی از ما فکر می کنیم ماندن در رابطه یعنی وفادار بودن. نمی دانیم گاهی وفادار ماندن به خودمان مهم تر است. کاش کسی به من می گفت همیشه قرار نیست رابطه ها تا آخر عمر دوام بیاورند. بعضی ها فقط برای این وارد زندگی مان می شوند که درس هایی به ما بدهند و بروند.
یکی از چیزهایی که کمکم کرد این بود که لیستی نوشتم از چیزهایی که در یک رابطه سالم می خواهم. بعد فهمیدم رابطه فعلی ام حتی نصف این موارد را هم ندارد. گاهی نوشتن کمک می کند چشمانمان را باز کنیم.
پرسشی که همیشه ذهنم را درگیر می کرد: اگر امروز اولین روز آشنایی مان بود، با این شناختی که الان دارم، باز حاضر بودم با این نفر رابطه برقرار کنم؟ جواب این سوال خیلی چیزها را روشن می کند.
انگار ما آدم ها بیشتر از شکست خوردن می ترسیم از این می ترسیم که شاید امکان زندگی بهتر وجود داشته باشد. می ترسیم اگر این نفر را رها کنیم، بعدها بفهمیم می توانستیم همان جا بمانیم و چیزی را تغییر دهیم. اما واقعیت این است که بعضی چیزها نمی فهمند تغییر کنند، مگر اینکه اول ما تغییر کنیم.
بگذار مثالی بزنم از دوستی که ده سال در رابطه ای ماند چون فکر می کرد نمی تواند به تنهایی از پس فرزندش برآید. تا اینکه یک روز فهمید دعواهای مداومش با همسرش دارد بیشتر از طلاق به بچه اش آسیب می زند. امروز پنج سال است که جدا زندگی می کنند و هر دو والد رابطه بهتری با فرزندشان دارند.