زناشویی

چه زمانی باید به رابطه‌تان پایان دهید، حتی اگر هنوز احساسات عاطفی دارید؟

پایان دادن به رابطه‌ای که در آن احساسات عمیقی دارید، یکی از سخت‌ترین تصمیماتی است که ممکن است در زندگی‌تان بگیرید. احساسات نوستالژی، امید به تغییر، و ترس از تنهایی می‌توانند شما را در رابطه‌ای نگه دارند که دیگر سالم و سازنده نیست. اما گاهی اوقات، قطع کردن بند ناف عاطفی، بهترین (و شاید تنها) راه برای حفظ سلامت روان و رشد شخصی شماست. در اینجا 19 نشانه وجود دارد که نشان می‌دهد زمان خداحافظی فرا رسیده است، حتی اگر هنوز عاشق هستید:

این نشانه‌ها را جدی بگیرید:

  • ✔️

    عدم احترام مداوم:

    اگر شریک زندگی‌تان به طور مداوم به شما بی‌احترامی می‌کند، تحقیرتان می‌کند، یا از شما سوء استفاده کلامی می‌کند، رابطه سمی است.
  • ✔️

    خیانت‌های مکرر:

    اگر خیانت بارها و بارها اتفاق می‌افتد، اعتماد از بین رفته است و بازسازی آن بسیار دشوار است.
  • ✔️

    سوء استفاده فیزیکی یا عاطفی:

    هیچ رابطه‌ای ارزش تحمل سوء استفاده فیزیکی یا عاطفی را ندارد. امنیت و سلامت شما در اولویت است.
  • ✔️

    اهداف ناهمخوان در زندگی:

    اگر اهداف بلندمدت شما و شریک زندگی‌تان کاملاً متفاوت است (مثلاً، یکی بچه می‌خواهد و دیگری نمی‌خواهد)، ممکن است نتوانید با هم به خوشبختی برسید.
  • ✔️

    عدم رشد شخصی:

    اگر احساس می‌کنید رابطه مانع رشد شخصی شما شده است و از رسیدن به پتانسیل‌هایتان باز می‌مانید، باید به آن پایان دهید.
  • ✔️

    عدم تلاش متقابل:

    اگر شما تنها کسی هستید که برای بهبود رابطه تلاش می‌کنید و شریک زندگی‌تان هیچ تلاشی نمی‌کند، رابطه به جایی نخواهد رسید.
  • ✔️

    احساس تنهایی در رابطه:

    اگر در کنار شریک زندگی‌تان احساس تنهایی می‌کنید و ارتباط عمیقی با او ندارید، رابطه نیازی‌های عاطفی شما را برآورده نمی‌کند.
  • ✔️

    عدم وجود اعتماد:

    اگر به دلایل مختلف نمی‌توانید به شریک زندگی‌تان اعتماد کنید، رابطه پایدار نخواهد بود.
  • ✔️

    بحث و جدال‌های دائمی:

    اگر بیشتر اوقات در حال بحث و جدل هستید و نمی‌توانید به توافق برسید، رابطه فرسوده و استرس‌زا خواهد بود.
  • ✔️

    نیازهای برآورده نشده:

    اگر نیازهای عاطفی، جنسی یا دیگر نیازهای اساسی شما در رابطه برآورده نمی‌شود، به مرور زمان نارضایتی ایجاد خواهد شد.
  • بهبود روابط زناشویی


    چه زمانی باید به رابطه پایان داد، حتی اگر هنوز عاشق هستید؟

    1. وقتی احترام از بین رفته است:

    احترام، سنگ بنای هر رابطه‌ی سالمی است. وقتی طرف مقابل به شما بی‌احترامی می‌کند، چه با کلمات تحقیرآمیز، چه با رفتار نامناسب، یا حتی با نادیده گرفتن نیازهایتان، رابطه‌تان رو به زوال است.

    بی‌احترامی می‌تواند به اشکال مختلف ظاهر شود، از جمله تمسخر، توهین، و تلاش برای کنترل شما. اگر احساس می‌کنید که به طور مداوم مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرید، این نشانه این است که باید به فکر پایان دادن به رابطه باشید.

    حتی اگر هنوز عاشق طرف مقابل هستید، ماندن در رابطه‌ای که در آن مورد احترام قرار نمی‌گیرید، به مرور زمان اعتماد به نفس و سلامت روان شما را از بین می‌برد.

    وقتی احترام نباشد، عشق کافی نیست.

    اگر به فکر پایان دادن به رابطه هستید به متخصص مراجعه کنید تا به سلامت و در امنیت کامل این کار را انجام دهید.

    به خودتان یادآوری کنید که این جدایی به نفع هر دوی شماست.

    2. وقتی ارزش‌هایتان با هم همخوانی ندارد:

    ارزش‌ها، باورهای اساسی هستند که زندگی ما را هدایت می‌کنند. اگر ارزش‌های شما و شریک زندگی‌تان به طور اساسی با هم متفاوت باشد، احتمالاً در درازمدت با مشکل مواجه خواهید شد.

    این تفاوت‌ها می‌توانند در زمینه‌های مختلفی مانند خانواده، شغل، مذهب، یا حتی نحوه گذراندن اوقات فراغت ظاهر شوند.

    مثلا اگر شما به دنبال تشکیل خانواده هستید، اما شریک زندگی‌تان نمی‌خواهد بچه‌دار شود، این یک تفاوت اساسی است که می‌تواند منجر به نارضایتی و تعارض دائمی شود.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی کردن با کسی که ارزش‌هایش با شما همسو نیست، می‌تواند بسیار دشوار باشد.

    سعی کنید تفاوت‌هایتان را بپذیرید و به نقاط مشترکتان تکیه کنید.

    ارتباط موثر و سازنده را در اولویت قرار دهید.

    گاهی اوقات، تغییر در ارزش‌ها به مرور زمان و با تغییر شرایط زندگی رخ می‌دهد.

    3. وقتی هدف‌هایتان با هم در تضاد است:

    مانند ارزش ها، داشتن اهداف مشترک در زندگی هم بسیار مهم است. اگر شما و شریک زندگی‌تان اهداف متفاوتی برای آینده دارید، ممکن است در مسیرهای جداگانه قرار بگیرید.

    این تضاد می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند شغل، محل زندگی، یا حتی سبک زندگی ظاهر شود.

    مثلا اگر شما می‌خواهید به خارج از کشور مهاجرت کنید، اما شریک زندگی‌تان قصد دارد در شهر خود بماند، این یک تضاد جدی است که می‌تواند آینده رابطه را به خطر بیندازد.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، دستیابی به اهدافتان در کنار کسی که اهدافش با شما همسو نیست، می‌تواند بسیار دشوار باشد.

    گاهی اوقات، سازش و پیدا کردن نقاط مشترک می‌تواند راهگشا باشد.

    در مورد اهداف خود با شریک زندگی تان صادق و شفاف باشید.

    اگر اهداف شما و شریک زندگی‌تان به طور اساسی با هم متفاوت است، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید و به دنبال کسی باشید که اهدافش با شما همسو باشد.

    4. وقتی مدام در حال بحث و دعوا هستید:

    بحث و دعوا در هر رابطه‌ای طبیعی است، اما اگر این بحث‌ها به طور مداوم و بدون هیچ راه‌حلی تکرار شوند، نشانه یک مشکل اساسی است.

    اگر احساس می‌کنید که مدام در حال جنگیدن با شریک زندگی‌تان هستید، و هیچ پیشرفتی در حل مسائلتان حاصل نمی‌شود، این نشانه این است که رابطه شما به بن‌بست رسیده است.

    بحث‌های مداوم می‌تواند به مرور زمان انرژی و روحیه شما را از بین ببرد و باعث ایجاد احساس ناامیدی و نارضایتی شود.

    مهارت‌های رابطه زناشویی

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در محیطی پر از تنش و درگیری، برای سلامت روان شما مضر است.

    سعی کنید علت اصلی بحث‌ها را پیدا کنید و با کمک یک مشاور، راه‌حل‌هایی برای حل آنها پیدا کنید.

    اگر تلاش‌های شما برای حل مسائل بی‌نتیجه ماند، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    5. وقتی اعتماد از بین رفته است:

    اعتماد، پایه و اساس هر رابطه‌ی پایداری است. وقتی اعتماد بین شما و شریک زندگی‌تان از بین برود، بازسازی آن بسیار دشوار است.

    از بین رفتن اعتماد می‌تواند به دلایل مختلفی مانند خیانت، دروغگویی، یا پنهان‌کاری رخ دهد.

    اگر به شریک زندگی‌تان اعتماد ندارید، نمی‌توانید به او تکیه کنید، و نمی‌توانید در کنار او احساس امنیت کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در رابطه‌ای که در آن اعتماد وجود ندارد، می‌تواند بسیار دشوار و طاقت‌فرسا باشد.

    اگر اعتماد از بین رفته است، باید در مورد امکان بازسازی آن با شریک زندگی‌تان صحبت کنید. اگر او تمایلی به جبران اشتباهات خود ندارد، یا اگر شما نمی‌توانید او را ببخشید، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    بازسازی اعتماد زمان و تلاش زیادی می‌طلبد، و ممکن است هرگز به طور کامل ترمیم نشود.

    حتی اگر به ظاهر رابطه ترمیم شود، همواره سایه ای از شک و تردید وجود خواهد داشت.

    6. وقتی احساس تنهایی می‌کنید:

    یکی از اهداف اصلی داشتن یک رابطه عاطفی، احساس تعلق و نزدیکی به فرد دیگری است. اما گاهی اوقات، ممکن است در رابطه‌ای باشید و همچنان احساس تنهایی کنید.

    این احساس تنهایی می‌تواند به دلایل مختلفی مانند عدم ارتباط عمیق، عدم حمایت عاطفی، یا عدم درک متقابل رخ دهد.

    اگر در رابطه‌تان احساس تنهایی می‌کنید، این نشانه این است که نیازهای عاطفی شما برآورده نمی‌شود.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در رابطه‌ای که در آن احساس تنهایی می‌کنید، می‌تواند بسیار دردناک و ناامیدکننده باشد.

    در مورد احساس تنهایی خود با شریک زندگی‌تان صحبت کنید و تلاش کنید تا ارتباط عمیق‌تری با او برقرار کنید. اگر او نمی‌تواند نیازهای عاطفی شما را برآورده کند، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    تنهایی در یک رابطه، بدتر از تنهایی به تنهایی است.

    7. وقتی سوء استفاده وجود دارد (فیزیکی، عاطفی یا روانی):

    هیچ بهانه‌ای برای سوء استفاده وجود ندارد. اگر در رابطه‌ای هستید که در آن مورد سوء استفاده فیزیکی، عاطفی، یا روانی قرار می‌گیرید، باید فوراً به آن پایان دهید.

    سوء استفاده می‌تواند به اشکال مختلف ظاهر شود، از جمله ضرب و شتم، توهین، تهدید، کنترل، و دستکاری.

    سوء استفاده می‌تواند آسیب‌های جدی و دائمی به سلامت جسمی و روانی شما وارد کند.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، هیچ عشقی ارزش این را ندارد که در معرض سوء استفاده قرار بگیرید.

    در صورت سوء استفاده به هیچ وجه سکوت نکنید. از دوستان، خانواده، یا متخصصان کمک بگیرید. به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته زندگی بهتری هستید.

    سوء استفاده هرگز تقصیر شما نیست.

    فوراً از رابطه خارج شوید و به مکانی امن بروید.

    8. وقتی یکی از شما به طور مداوم در حال فریب دادن دیگری است:

    فریب و دروغگویی، اعتماد را از بین می‌برد و باعث ایجاد احساس ناامنی و ناراحتی می‌شود. اگر یکی از شما به طور مداوم در حال فریب دادن دیگری است، رابطه شما دچار مشکل جدی است.

    فریب می‌تواند در مورد مسائل مختلفی مانند پول، روابط، یا فعالیت‌های روزمره رخ دهد.

    اگر احساس می‌کنید که نمی‌توانید به شریک زندگی‌تان اعتماد کنید، نمی‌توانید در کنار او احساس امنیت کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در رابطه‌ای که در آن فریب وجود دارد، می‌تواند بسیار دشوار و طاقت‌فرسا باشد.

    سعی کنید علت فریب را پیدا کنید و با کمک یک مشاور، راه‌حل‌هایی برای حل آن پیدا کنید. اگر فریب همچنان ادامه دارد، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    صداقت و شفافیت، کلید یک رابطه سالم و پایدار است.

    دروغ های مصلحتی هم رابطه را از بین می برد.

    9. وقتی فقط شما برای رابطه تلاش می کنید:

    یک رابطه سالم، نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است. اگر احساس می‌کنید که فقط شما برای حفظ رابطه تلاش می‌کنید، این نشانه این است که شریک زندگی‌تان به اندازه شما به رابطه اهمیت نمی‌دهد.

    این تلاش می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند حل مشکلات، برقراری ارتباط، یا نشان دادن علاقه و محبت ظاهر شود.

    اگر احساس می‌کنید که شریک زندگی‌تان هیچ تلاشی برای بهبود رابطه نمی‌کند، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، تلاش یک‌طرفه برای حفظ رابطه، به مرور زمان انرژی و روحیه شما را از بین می‌برد.

    در مورد تلاش‌های خود با شریک زندگی‌تان صحبت کنید و از او بخواهید که در حفظ رابطه سهیم باشد. اگر او تمایلی به این کار ندارد، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    تلاش بی وقفه شما، شاید بیهوده باشد.

    10. وقتی دیگر از با هم بودن لذت نمی برید:

    یکی از اهداف اصلی داشتن یک رابطه عاطفی، لذت بردن از با هم بودن است. اگر دیگر از گذراندن وقت با شریک زندگی‌تان لذت نمی‌برید، این نشانه این است که رابطه شما دچار مشکل شده است.

    این عدم لذت می‌تواند به دلایل مختلفی مانند خستگی، بی‌حوصلگی، یا عدم وجود علایق مشترک رخ دهد.

    اگر احساس می‌کنید که با شریک زندگی‌تان غریبه شده‌اید، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در رابطه‌ای که در آن لذت وجود ندارد، می‌تواند بسیار خسته‌کننده و ناامیدکننده باشد.

    سعی کنید فعالیت‌های جدیدی را با شریک زندگی‌تان امتحان کنید تا هیجان و تنوع را به رابطه خود برگردانید. اگر این تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    شاید وقت آن رسیده است که به دنبال شادی در جای دیگری باشید.

    11. وقتی احساس می‌کنید در حال از دست دادن خودتان هستید:

    این می‌تواند به این معنی باشد که شما مجبور هستید برای راضی نگه داشتن شریک زندگی‌تان تغییر کنید، یا اینکه نیازهای شما نادیده گرفته می‌شوند.

    اگر احساس می‌کنید که دیگر خودتان نیستید، باید جدی‌تر به رابطه خود نگاه کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، از دست دادن خودتان به خاطر یک رابطه ارزشش را ندارد.

    سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد احساسات خود صحبت کنید و مرزهایی را تعیین کنید که به شما اجازه دهد خودتان باشید. اگر این امکان وجود ندارد، ممکن است پایان دادن به رابطه بهترین گزینه باشد.

    خودتان را در این رابطه پیدا کنید، در غیر این صورت، آن را رها کنید.

    12. وقتی آینده ای با هم نمی بینید:

    داشتن دید مشترک برای آینده یک رابطه بسیار مهم است. اگر نمی‌توانید خودتان را در کنار شریک زندگی‌تان در آینده تصور کنید، این یک نشانه است که شاید رابطه شما پایدار نباشد.

    این می‌تواند به این معنی باشد که شما اهداف متفاوتی دارید، یا اینکه سبک زندگی‌هایتان با هم سازگار نیست.

    اگر نمی‌توانید یک تصویر واضح از آینده با هم داشته باشید، باید در مورد این موضوع با شریک زندگی‌تان صحبت کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، تلاش برای ساختن یک آینده مشترک با کسی که دیدگاه متفاوتی دارد، می‌تواند بسیار خسته‌کننده باشد.

    به بررسی اهداف و آرزوهایتان با شریک زندگی‌تان بپردازید و ببینید آیا امکان سازش و تطبیق وجود دارد. اگر این امکان وجود ندارد، ممکن است بهتر باشد راه‌هایتان را جدا کنید.

    آینده نگری، کلید موفقیت در روابط بلند مدت است.

    اگر آینده‌ای نیست، دلیلی برای ماندن وجود ندارد.

    13. وقتی دائماً با دیگران مقایسه می شوید:

    مقایسه شدن با دیگران می‌تواند بسیار آسیب زننده باشد و عزت نفس شما را پایین بیاورد. اگر شریک زندگی‌تان دائماً شما را با دیگران مقایسه می‌کند، این یک علامت خطر است.

    این می‌تواند به این معنی باشد که شریک زندگی‌تان قدر شما را نمی‌داند، یا اینکه انتظارات غیر واقعی از شما دارد.

    اگر احساس می‌کنید که هرگز به اندازه کافی خوب نیستید، باید در مورد این موضوع با شریک زندگی‌تان صحبت کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در رابطه‌ای که در آن دائماً با دیگران مقایسه می‌شوید، می‌تواند بسیار آزاردهنده باشد.

    به شریک زندگی‌تان توضیح دهید که این رفتار او شما را آزار می‌دهد و از او بخواهید که دست از این کار بردارد. اگر او به این خواسته شما احترام نمی‌گذارد، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    شما منحصر به فرد هستید و نباید با کسی مقایسه شوید.

    خودتان را دوست داشته باشید و اجازه ندهید کسی ارزش شما را پایین بیاورد.

    14. وقتی خانواده و دوستانتان از این رابطه ناراضی هستند:

    خانواده و دوستان شما معمولاً بهترین قضاوت را در مورد روابط شما دارند. اگر آنها از رابطه شما ناراضی هستند، باید به حرف‌هایشان گوش دهید و به دقت فکر کنید.

    آنها ممکن است چیزهایی را ببینند که شما به دلیل احساساتتان نمی‌توانید ببینید.

    اگر بیشتر اطرافیانتان به شما هشدار می‌دهند، نباید این هشدارها را نادیده بگیرید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، نادیده گرفتن نگرانی‌های خانواده و دوستانتان می‌تواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد.

    با خانواده و دوستانتان در مورد نگرانی‌هایشان صحبت کنید و سعی کنید دیدگاه آنها را درک کنید. اگر آنها دلایل منطقی برای نارضایتی خود دارند، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    حمایت اطرافیانتان در یک رابطه بسیار مهم است.

    گاهی اوقات، اطرافیان شما بهتر از خودتان می‌دانند چه چیزی برایتان خوب است.

    15. وقتی به طور مداوم احساس اضطراب و استرس دارید:

    یک رابطه سالم باید به شما احساس آرامش و امنیت بدهد. اگر به طور مداوم در رابطه خود احساس اضطراب و استرس دارید، این یک نشانه است که چیزی درست نیست.

    این می‌تواند به دلیل عدم اطمینان، درگیری‌های مداوم، یا فشار روانی زیاد باشد.

    اگر احساس می‌کنید که رابطه شما به جای آرامش، باعث ایجاد اضطراب می‌شود، باید جدی‌تر به آن نگاه کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، سلامت روانی شما در اولویت است.

    سعی کنید علت اضطراب و استرس خود را پیدا کنید و با کمک یک مشاور، راه‌حل‌هایی برای حل آن پیدا کنید. اگر این احساسات همچنان ادامه دارند، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    به سلامت روان خود اهمیت دهید.

    هیچ رابطه‌ای ارزش قربانی کردن سلامت روان را ندارد.

    16. وقتی احساس می‌کنید در تله افتاده‌اید:

    یک رابطه سالم باید به شما احساس آزادی و اختیار بدهد. اگر احساس می‌کنید که در رابطه‌تان در تله افتاده‌اید و نمی‌توانید از آن خارج شوید، این یک علامت خطر است.

    این می‌تواند به دلیل وابستگی عاطفی زیاد، ترس از تنهایی، یا فشار اجتماعی باشد.

    اگر احساس می‌کنید که در این رابطه گیر کرده‌اید، باید به خودتان اجازه دهید که فکر کنید آیا این واقعاً همان چیزی است که می‌خواهید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در رابطه‌ای که در آن احساس تله افتادگی می‌کنید، می‌تواند بسیار محدود کننده باشد.

    به خودتان یادآوری کنید که شما حق دارید زندگی خود را انتخاب کنید و به دنبال شادی و رضایت باشید. اگر این رابطه شما را از رسیدن به اهدافتان باز می‌دارد، ممکن است بهتر باشد به آن پایان دهید.

    شما آزاد هستید که زندگی خود را بسازید.

    از تله رهایی یابید و به دنبال شادی بروید.

    17. وقتی یکی از شما حاضر به تغییر نیست:

    رشد و تغییر، بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی است و در یک رابطه نیز اهمیت دارد. اگر یکی از شما حاضر به تغییر و بهبود خود نیست، رابطه شما دچار مشکل خواهد شد.

    این می‌تواند به این معنی باشد که شریک زندگی‌تان تمایلی به پذیرش مسئولیت اشتباهاتش ندارد، یا اینکه نمی‌خواهد برای بهبود رابطه تلاش کند.

    اگر احساس می‌کنید که تنها شما در حال تلاش برای رشد و پیشرفت هستید، باید در مورد این موضوع با شریک زندگی‌تان صحبت کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، زندگی در رابطه‌ای که در آن یکی از شما حاضر به تغییر نیست، می‌تواند بسیار ناامید کننده باشد.

    به شریک زندگی‌تان توضیح دهید که تغییر و رشد برای حفظ رابطه ضروری است و از او بخواهید که در این مسیر با شما همراه شود. اگر او همچنان مقاومت می‌کند، ممکن است بهتر باشد به رابطه پایان دهید.

    تغییر، بخشی از زندگی است.

    اگر هیچ تغییری نباشد، هیچ رشدی هم نخواهد بود.

    18. وقتی نمی‌توانید خودتان را باور کنید که اوضاع بهتر خواهد شد:

    امید، یکی از مهم‌ترین عوامل برای حفظ یک رابطه است. اگر دیگر نمی‌توانید خودتان را باور کنید که اوضاع بهتر خواهد شد، این یک نشانه قوی است که باید به رابطه پایان دهید.

    این می‌تواند به این معنی باشد که شما بارها و بارها ناامید شده‌اید و دیگر امیدی به تغییر ندارید.

    اگر احساس می‌کنید که رابطه شما به بن‌بست رسیده است، باید به این احساسات خود اعتماد کنید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، تلاش برای حفظ رابطه‌ای که دیگر به آن باور ندارید، می‌تواند بسیار خسته‌کننده باشد.

    به خودتان اجازه دهید که این رابطه را رها کنید و به دنبال فرصت‌های جدیدی برای شادی و رضایت باشید. گاهی اوقات، رها کردن، بهترین راه برای پیشرفت است.

    به احساسات خود اعتماد کنید.

    گاهی اوقات، رها کردن، شجاعانه‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.

    19. وقتی قلبتان به شما می گوید که وقت رفتن است:

    مهمترین راهنما برای تصمیم گیری در مورد یک رابطه، قلب شماست. اگر قلبتان به شما می‌گوید که وقت رفتن است، باید به این صدا گوش دهید.

    گاهی اوقات، منطق و عقل نمی‌توانند تمام جوانب یک رابطه را درک کنند. قلب شما ممکن است چیزهایی را ببیند که ذهن شما نمی‌تواند ببیند.

    اگر احساس می‌کنید که این رابطه دیگر برای شما مناسب نیست، باید به این احساسات خود احترام بگذارید.

    حتی اگر عاشق طرف مقابل هستید، گوش دادن به قلبتان می‌تواند بهترین راه برای حفظ سلامت و شادی شما باشد. اجازه دهید قلبتان راهنمای شما باشد.

    به صدای درونی خود گوش دهید.

    قلبتان همیشه می‌داند چه چیزی برایتان بهتر است.


نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. راستش من همیشه فکر می کردم ماندن در یک رابطه حتی وقتی دیگه احترامی وجود نداره می تونه درست باشه تا اینکه خودم تجربه کردم. یه مدت با پسری بودم که مدام تحقیرم می کرد اما به خاطر حس عاطفی شدید تحمل می کردم. الان که فکر می کنم می بینم چقدر اعتماد به نفسم آسیب دید.

    جدایی وقتی اهداف زندگی خیلی متفاوته واقعا سخت میشه. دوست دختر قدیمی من می خواست تو شهر کوچیکه خودمون بمونه ولی من برای تحصیل می خواستم برم خارج. با وجود عشق زیاد، بالاخره مجبور شدیم راهمون رو جدا کنیم. هنوز هم مطمئنم تصمیم درستی بود.

    یکی از بدترین حس ها اینه که تو یه رابطه باشی اما احساس تنهایی کنی. یادمه ماه های آخر رابطه قبلی ام رو مدام با دوستام وقت می گذروندم تا احساس خلاء رو کمتر کنم. اون موقع نمی دونستم این یعنی رابطه تموم شده.

    کاش بقیه دوستان هم تجربه هاشون رو بگن. شاید کسی که تو یه رابطه سمی گیر کرده با شنیدن نظرات بقیه بتونه تصمیم بهتری بگیره. من خودم بعد از اون رابطه کلی چیز یاد گرفتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا